فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی، اثری جنجالی و پرحاشیه است که با روایت تلخ و پیچیدهای از روابط خانوادگی و خشونت، توجه گسترده مخاطبان، منتقدان و چهرههای سیاسی را جلب کرده است. واکنشهای متنوع سیاسی و هنری، این فیلم را به موضوعی بحثبرانگیز در سینمای ایران تبدیل کرده است

نقد و بررسی فیلم ایرانی «پیر پسر»: فیلمی که همه دربارهاش صحبت میکنند
فیلم «پیرپسر» بدون شک یکی از بحثبرانگیزترین فیلمهای سینمای ایران در سالهای اخیر است؛ فیلمی که فارغ از کیفیت هنریاش، موفق شده گفتوگویی گسترده درباره «مرزهای بیان در سینما»، «بازنمایی خشونت»، «روایتهای خانوادگی» و البته «کنش سیاسی در برابر هنر» را به جریان بیندازد. با بیش از ۶۳۰ هزار تماشاگر و صدرنشینی در گیشه، حالا دیگر نمیتوان این فیلم را نادیده گرفت.
در این مقاله، نگاهی جامع داریم به داستان، ساختار، بازیها، واکنشهای منتقدان، بازخوردهای سیاسی، و در نهایت دلیل اینکه چرا «پیرپسر» مهمتر از آن است که تنها یک فیلم تلقی شود.
داستان فیلم؛ روایتی تلخ از زخمهای پنهان خانواده
«پیرپسر» داستانی چندلایه و عمیق از روابط پیچیدهی خانوادگی، پدرسالاری، فروپاشی عاطفی و خشونت در لایههای پنهان زندگی افراد دارد. با اینکه داستان اصلی بهوضوح روایت نمیشود و بیشتر بر تصویرسازی ذهنی و روانشناختی تمرکز دارد، اما بیننده را وادار به تفکر میکند.
گرچه خلاصه داستان رسمی برای فیلم منتشر نشده، اما فضا و مضمون آن حول محور گرههای نسل به نسل، سرکوبشدگی روانی و بحرانهای روحی-خانوادگی شکل گرفته است. در این روایت تلخ، هیچ چیز به راحتی حل نمیشود؛ زیرا فیلم بیشتر از آنکه پاسخ بدهد، سوال میسازد.
ساختار فیلم و سبک روایت؛ تجربهای جسورانه در سینمای اجتماعی
از نظر فرمی، «پیرپسر» به وضوح از جریان اصلی سینمای ایران فاصله دارد. فیلم بیش از ۳ ساعت زمان دارد و در این مدت با ریتمی کند، دیالوگهای محدود و فضاهایی خفه و تاریک، ذهن مخاطب را درگیر میکند. طراحی صحنه، نورپردازی و موسیقی همگی در خدمت ایجاد فضایی سنگین و تلخ هستند.
این ساختار جسورانه، شاید برای بخشی از مخاطبان خستهکننده باشد، اما برای کسانی که با سینمای مؤلف آشنا هستند، میتواند تجربهای خاص و تاملبرانگیز باشد. فیلم به دنبال روایت مستقیم نیست؛ بلکه با تأکید بر سکوتها، خشمهای فروخورده و تضادهای درونی، نوعی «فضاسازی روانی» را ارائه میدهد که کمتر در سینمای ایران دیده شده است.
بازیها؛ حامد بهداد در اوج پختگی
یکی از نقاط قوت «پیرپسر»، بازی درخشان حامد بهداد در نقش اصلی است. او با تسلط کامل بر زبان بدن، سکوتهای سنگین و نگاههای پرمعنا، شخصیتی را خلق میکند که در عین نفرتانگیز بودن، ترحمبرانگیز نیز هست.
بازی دیگر بازیگران نیز هماهنگ با فضای فیلم است و در مجموع میتوان گفت که کارگردان توانسته بازیهایی کنترلشده و درونی از آنها بگیرد. نوعی سادگی تلخ در اجرا وجود دارد که به اتمسفر کلی فیلم کمک میکند.
واکنش منتقدان سینما؛ از تحسین تا تردید
نقدهای منتشر شده درباره «پیرپسر» به دو دستهی کاملاً متفاوت تقسیم میشوند:
ستایش از جسارت و رویکرد روانشناختی
برخی منتقدان معتقدند فیلم در مواجهه با موضوعاتی چون خشونت خانگی، اختلالات روانی، و تأثیرات پدرسالاری، لایههای عمیق و متفاوتی ارائه میدهد. آنها بر این باورند که «پیرپسر» اثری متفاوت و هنرمندانه است که ارزش چندبار دیدن را دارد.
انتقاد از ساختار سنگین و روایت غیرشفاف
در سوی دیگر، منتقدانی هستند که فیلم را بیش از حد طولانی، پیچیده و آزاردهنده میدانند. به گفته آنها، فیلم نمیتواند ارتباط مناسبی با مخاطب عام برقرار کند و در روایت خود گرفتار ابهام و اگزجره شدن شده است.
واکنشهای سیاسیون؛ سینما در میانه میدان سیاست برای پیرپسر
شاید هیچ فیلم ایرانی به اندازه «پیرپسر» در سالهای اخیر، مورد توجه و حمله چهرههای سیاسی قرار نگرفته باشد. از توهین صریح گرفته تا تهدید، واکنشها آنقدر پررنگ و رسانهای شدند که موجی از بحث عمومی را درباره مرز هنر و سیاست شکل دادند.
۱. حسین دهباشی: خشم بیسابقه
دهباشی با لحنی بیسابقه فیلم و عوامل آن را به باد ناسزا گرفت. او نه فقط فیلم، بلکه مسئولان وزارت ارشاد را نیز مورد توهین قرار داد. این توئیت باعث شد سیلی از انتقادات به سمت او روانه شود. بسیاری از کاربران، این موضعگیری را نشانهی حمایت دهباشی از سانسوری دانستند که پیشتر خود قربانیاش بود.
۲. امیر سیاح: دعوت به تحریم فیلم
او نیز با انتشار بخشهایی از داستان فیلم، خواستار عدم تماشای آن شد و مدعی شد این فیلم ذهنیتی "چرک" به سینمای نجیب ایران میدهد. این نوع موضعگیری، تلاش برای سانسور غیرمستقیم تلقی شد.
۳. حمید رسایی: پرونده به کمیسیون فرهنگی مجلس
رسایی فیلم را تهدیدکننده بنیان خانواده دانست و اعلام کرد پرونده آن به کمیسیون فرهنگی مجلس ارجاع داده شده است. او مدعی شد که فیلم به دنبال "زدن ولایت پدر و تخریب مفهوم خانواده" است.
۴. احمد راستینه: تردید در انطباق فیلم با فیلمنامه
راستینه اعلام کرد که باید بررسی شود آیا نسخه نهایی فیلم با فیلمنامه مصوب منطبق بوده یا نه. او شورای اکران را مسئول دانست و خواستار پاسخگویی شد.
واکنش فاطمه مهاجرانی؛ صدایی معتدل از دل دولت
در میان این هجمهها، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، نگاهی متفاوت و نرمتر به فیلم داشت. او ضمن اشاره به تلخی فیلم، آن را ابزاری برای تأمل و گفتوگو دانست. به گفته مهاجرانی:
«هنر قرار نیست همیشه دلنشین باشد؛ گاهی فقط قرار است ما را وادار به فکر کند... فیلم پیرپسر تلاشی است برای دیدن ریشههای خشونت، ساختارهای ناکارآمد و زخمهایی که اگر دربارهشان حرف نزنیم، عمیقتر میشوند.»
او همچنین تأکید کرد که «خاموش کردن چراغ گفتوگو» با سانسور چنین آثار هنری، به جامعه آسیب میزند.
بیانیه سینماگران؛ سینما جای تسویهحساب سیاسی نیست
در واکنش به موضعگیریهای سیاسی، شورای عالی تهیهکنندگان سینما به همراه انجمنهای سینمایی در بیانیهای از فیلم «پیرپسر» حمایت کردند و خواستار حفظ استقلال هنر از اغراض سیاسی شدند.
در بخشی از این بیانیه آمده است:
«جامعه سینمایی کشور این حجم از بیمهری و ناسپاسی را برنمیتابد و به گردانندگان اینگونه تسویهحسابهای سیاسی توصیه میکند سینما را وجهالمصالحه قرار ندهند.»
چرا «پیرپسر» فیلم مهمی است؟
چه با فیلم موافق باشید و چه مخالف، یک نکته را نمیتوان انکار کرد: «پیرپسر» تبدیل به یک پدیده شده است.
بازتابهای گسترده رسانهای
واکنشهای سیاسی
فروش بالا در گیشه
باز شدن باب گفتوگو درباره خشونت و خانواده
و حضور موفق در جشنوارههای بینالمللی
همه نشان میدهند که این فیلم، صرفاً یک تجربه شخصی هنری نبوده، بلکه یک «رخداد اجتماعی» است.
جمعبندی نهایی
«پیرپسر» نه فیلمی برای همه است، نه روایتی ساده و قابل هضم. اما دقیقاً بهخاطر همین پیچیدگی، جسارت و آسیبشناسی بیپردهاش، تبدیل به اثری قابل توجه شده است. چه از آن لذت برده باشید، چه آزرده شده باشید، یک چیز قطعیست: نمیشود پس از دیدن این فیلم بیتفاوت از سالن بیرون آمد.
شاید سینما دقیقاً باید همین باشد؛ نه لزوماً برای خوشآمد، بلکه برای تکان دادن، فکر انداختن و آغاز یک گفتوگوی جدی.