این یک نامه ساده و صمیمی از طرف یک دانشآموز کلاس دومی است که می خواهد با امام زمان(عج) صحبت کند. این نامه با زبان کودکانه و پر از احساس نوشته شده است.

سلام آقا جان امام زمان!
من یک دختر/پسر کوچولوی هفت ساله هستم که کلاس دوم درس میخوانم. امروز معلممان گفت میتوانیم برای شما نامه بنویسیم و خیلی خوشحال شدم!
امام عزیزم!
من یکی از کوچکترین دوستان شما هستم که همیشه در قلبم جای داری. امروز میخواهم از ته دل با تو صحبت کنم. هر شب قبل از خواب، به تو فکر میکنم و آرزو میکنم روزی تو را ببینم. سعی میکنم همیشه بچه خوبی باشم؛ مشقهایم را تمیز مینویسم، به پدر و مادرم کمک میکنم و با دوستانم مهربان هستم. گاهی وقتی کار سختی پیش میآید، فقط به تو فکر میکنم و قوت قلب میگیرم. میدانی آقا جان؟ در مدرسه به دوستانم هم گفتهام که تو چقدر مهربان هستی و همه ما را دوست داری. فقط یک آرزو دارم: اینکه روزی بیایی و دنیا را پر از خوشبختی کنی. من هم قول میدهم همیشه بچه خوبی بمانم تا تو از من راضی باشی. همیشه منتظرت هستم مثل گلی که منتظر آفتاب است.
آقا جان:
-
من هر روز صبح که بیدار میشوم، اول به شما فکر میکنم.
-
سعی میکنم مشق هایم را تمیز بنویسم تا شما از من راضی باشید.
-
وقتی مادرم خسته است، به او کمک میکنم.
-
با برادر/خواهرم دعوا نمیکنم.
یک سوال کوچولو دارم: آیا شما هم وقتی بچه بودید مشق مینوشتید؟ من خیلی دوست دارم یک روز شما را ببینم و با هم بازی کنیم!
همیشه در قلب من هستید مثل یک ستاره روشن!
از طرف:
یک بچه شیعه که خیلی دوستتان دارد