این داستان شیرین درباره سارا، دختربچه‌ای است که می‌خواهد برای امام زمان(عج) هدیه‌ای ویژه بدهد. وقتی گردنبند محبوبش را گم می‌کند، با پیرمرد مهربانی آشنا می‌شود که راز واقعی هدیه دادن به امام زمان را به او می‌آموزد: "کارهای نیک بهترین هدیه‌ها هستند!" داستانی جذاب با پایان شگفت‌انگیز که مفهوم انتظار و محبت به امام را به زبان کودکانه آموزش می‌دهد.

هدیه‌ ی مخصوص برای آقا امام زمان داستان کوتاه کودکانه

هدیه‌ی مخصوص برای آقا امام زمان - داستان کوتاه کودکانه

شخصیت‌ها:

  • سارا (دختربچه‌ی ۸ ساله)

  • مادر سارا

  • پیرمرد مهربان (که در پایان داستان مشخص می‌شود کیست!)

 

روزی که سارا هدیه‌اش را گم کرد

سارا با دلهره به مادرش گفت: "مامان! من اون گردنبند مروارید رو که می‌خواستم برای آقا امام زمان نگه دارم، گم کردم!" اشک در چشمانش حلقه زده بود.

مادر او را بوسید و گفت: "عزیزم، امام زمان به گردنبند تو نیاز نداره. اون فقط می‌خواد تو بچه خوبی باشی."

 

در پارک شهر

سارا در پارک قدم می‌زد که چشمش به پیرمردی افتاد که روی نیمکت نشسته بود. پیرمرد به او لبخند زد: "دخترم چرا ناراحتی؟"

سارا ماجرا را تعریف کرد. پیرمرد گفت: "می‌دونی چطور می‌تونی بهترین هدیه رو به امام زمان بدی؟"

 

سه هدیه‌ی واقعی

پیرمرد از سارا خواست:
۱. به سگ گرسنه‌ای که آنجا بود غذا بدهد
۲. به دوستش که زمین خورده بود کمک کند
۳. مشق‌هایش را با دقت بنویسد

سارا همه‌ی این کارها را انجام داد. وقتی برگشت تا از پیرمرد تشکر کند، او نبود! فقط بوی عطر خوشی در هوا مانده بود...

 

پایان شگفت‌انگیز

آن شب سارا در خواب امام زمان را دید که به او گفت: "سارای عزیز، تو امروز بهترین هدیه‌ها را به من دادی!" وقتی بیدار شد، گردنبند گمشده روی میز بود با یادداشتی:
"این را برای تو گذاشتم تا همیشه یادت باشد که دوستت دارم. - آقا امام زمان"

نکته‌ی آموزشی:

به کودکان بیاموزیم که امام زمان کارهای خوب ما را می‌بیند و بهترین هدیه به ایشان، رفتار نیک ماست.

فعالیت پیشنهادی:

از بچه‌ها بخواهید نقاشی سه کار خوبی که می‌توانند برای امام زمان انجام دهند را بکشند.

پشتیبانی آنلاین